1
یکی دارد دلی از غصه سرشار
یکی در بین آجرها گرفتار
یکی از عمق جان فریاد میزد:
دل من مانده اینجا زیر آوار
2
فرو افتاده لبها از سخن هم
نبوده فرصتی تا پر زدن هم
امان از لحظه ای که ناگهانی
زمین لرزید و دل لرزید و من هم...
3
دمادم در هجوم درد لرزید
در اوج اشک و آه و گرد لرزید
جهان خاموش شد یک لحظه و بعد
زمین چون شانه های مرد لرزید
4
اگر چه شوق آوازی نمانده
زمانه خاک غم بر ما تکانده
تو تنها نیستی جان برادر!
مرا داغ تو تا اینجا کشانده
5
اگرچه جان من پر زد به افلاک
اگر چه قطع شد یک شاخه از تاک
هنوزم زندگی جاری است اینجا
دوباره می کشم دستی بر این خاک
(سعیدی راد)
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13960822000528
http://khorasannews.com/Newspaper/Page/19683/11
شاعرانه - poetic...
ما را در سایت شاعرانه - poetic دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : saeedirado بازدید : 178 تاريخ : شنبه 11 آذر 1396 ساعت: 0:13