چند رباعی

ساخت وبلاگ
1
بيدي كه چنين حال دگرگون دارد 

 چشمي ست كه ريشه در دل خون دارد 

هر بيد مساوي است با يك عاشق 

اين شهر چقدر بيد مجنون دارد!

 2

يك روز به شيشه دلم سنگ زدي 

كابوس شدي به خواب من چنگ زدي 

من نام تو روي دلم حك كردما 

ما تو به روي نام من رنگ زدي!

3

تقسيم شدم به آب و ناني سنگي 

منهاي تو من هيچ ندارم رنگي 

درد و غم و آه در دلم جمع شده 

من حاصل ضرب صبرم و دلتنگي

4

انگار کسی زخم زبانم زده است 

یا آتش روی استخوانم زده است 

چیزی نشده! حال دل من خوب است 

زنبور غمی نیش به جانم زده است

5

آیینه شدم مقابل خود باشم 

درگیر خود و شمایل خود باشم 

من آمده ام خود خودم را بکشم 

عاشق شده ام که قاتل خود باشم 

(سعیدی راد)

شاعرانه - poetic...
ما را در سایت شاعرانه - poetic دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saeedirado بازدید : 161 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت: 19:37