با خودم می کشم اندوه نهان ای رمضان
سینه ام پر شده از زخم زبان ای رمضان
سخت دلتنگ توام حرف بزن با دل من
با من از شور سحرگاه بخوان ای رمضان
از شب قدر بگو از گل الغوث الغوث
از دم گرم نفس های جوان ای رمضان
از همان ها که پر از نور خلوص اند هنوز
روزه می گیرند بی نام و نشان ای رمضان
نم نم اشک قلم پر زد و از دل رد شد
شرح این شور ندارم به بیان ای رمضان
جوشش زهد و ریا، شعله ی دستان دعا
برده از سینه من تاب و توان ای رمضان
سحر و خلوت با خویش مگر چاره کند
روزه را تا به غروب رمضان ای رمضان
(سعیدی راد)
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13960307000969
شاعرانه - poetic...
ما را در سایت شاعرانه - poetic دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : saeedirado بازدید : 180 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت: 19:37